Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آنا»
2024-05-02@09:33:23 GMT

بلوای رسانه‌ای در ۷ نسل ایرانیان

تاریخ انتشار: ۵ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۳۹۱۱۲۵

گروه فرهنگ خبرگزاری آنا،ونوس بهنود- رژیم مصرف رسانه در حالی از مسیر‌های تحمیل، تهدید، ترغیب و تشویق عبور کرده است که بررسی هفت نسل جمعیت مصرف کننده گویای عدم همسویی آن‌ها در اهمیت سواد رسانه‌ای است.

براساس آمارها، در سال ۱۳۹۰ جمعیت ایران حدود ۸۰ میلیون نفر بود، اما در حال حاضر جمعیت کشور به حدود ۸۵ میلیون نفر رسیده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در سال ۱۳۹۵، ایران دارای ۲۴ میلیون خانوار بود و اکنون این رقم به ۲۶ میلیون و ۲۵۰ هزار خانوار رسیده است.

ترکیب جمعیتی خانواده‌های ایرانی را می‌توان از متولدین دهه ۴۰ و حتی قبل‌تر تا متولدین ۱۴۰۰ به بعد مشاهده کرد. اتفاقی که در نیم قرن اخیر افتاده است موجب شده تا سفره پر رنگ و لعابی از انواع محتوا‌های رسانه‌ای در خانواده‌ها گسترده شود، اما هر دهه سلیقه و نگاه متفاوتی به مقوله رسانه دارد که بر اساس بررسی‌های میدانی به گوشه‌ای از آن می‌پردازیم.

** دهه ۴۰ مشتاق رادیو و روزنامه

پیرمردی که کنار مغازه دوچرخه فروشی خود آچار فرانسه به دست گرفته رادیو گوش می‌دهد و هر از گاهی وقتی حواسش را به صدایی که از آن دستگاه کوچک خارج می‌شود، متمرکز می‌کند، حالت صورتش به فراخور موضوع صحبت عوض می‌شود. در دهه ۳۰ زمانی که اولین ایستگاه رادیویی و تلویزیون در ایران راه‌اندازی شد تنها ابزار رسانه‌ای برای اطلاع از اخبار روزنامه‌هایی بودند که به تعداد محدود و نه در تمامی شهر‌ها چاپ می‌شدند.

روزنامه‌ها زودتر و (اولین روزنامه با عنوان کاغذ اخبار در حدود ۱۲۱۵ هجری شمسی) به میان مردم آمده بودند.

پیرزن همسایه او نیز در حالی که صدای تلویزیون را بالا برده است، مشغول تماشای آن است و می‌توان گفت بخش عمده برنامه‌ها را حتی متوجه نمی‌شود.

هر دو از نسلی هستند که می‌توانند ادعا کنند چند جنگ را تجربه کرده‌اند. روز‌هایی که کتاب‌ها به تعداد نسخه‌های محدود چاپ می‌شد را دیده‌اند و شب‌هایی که خانواده‌ها هیچ سرگرمی به جز دورهم جمع شدن را داشتند، دیده‌اند. نهایتاً به یاد دارند که روزنامه‌هایی که چاپ می‌شد توسط دستفروش‌ها و بعد‌ها توسط دکه‌ها  به فروش می‌رسید.

این نسل که تکانه‌های نخست رسانه‌های جمعی را لمس کرده اند چندان با مفاهیم امروزی مانند سواد رسانه‌ای، شبکه‌های اجتماعی و‌اینفلوئنسر‌ها و اقتصاد توجه آشنا نیستند. بر اساس حواس و تجربیات طول زندگی حوادث و رویداد‌ها را حدس می‌زنند و حتی در مورد آب و هوا نیز به احساس خود بیش از اخبار هواشناسی تکیه دارند. اگر در خانه یک کدامشان گرامافون باشد می‌گویند وضع طرف خوب است و زنان عاشق جعبه‌های چوبی تلویزیون هستند و روی آن رومیزی گلدوزی شده پهن می‌کنند.

** دهه ۵۰ و قدرت گرفتن تلویزیون، نوار کاست و ویدیو

فرزندان دهه ۴۰ گروهی هستند که ویدیو در پارچه پوشانده اند و نوار‌های کاست را در ضبط صوت‌ها امتحان کرده اند. با خودکار نوار کاست را مرتب کرده اند و برای اینکه فلان شو فلان خواننده را ببینند مخفیانه با دوستانشان آن هم به صورت حضوری گپ و گفت کرده اند. عشاق برای هم نامه نوشته‌اند و عید‌ها برای هم با ارسال کارت پستال تبریک گفته‌اند. زمانی در جوانی‌شان تلویزیون تحول بزرگی را به خود دیده و برنامه‌سازی قبل و بعد از انقلاب را تجربه کرده است.

این گروه مجبور شده‌اند در میانسالی به سمت رسانه‌های مجازی بروند تا حتی سطحی‌ترین خدمات دولتی را نیز در بستر اینترنت دریافت کنند و به خاطر بی‌اطلاعی محروم نمانند. هنوز باور به اهمیت سواد رسانه‌ای ندارند و معتقدند شبکه‌های اجتماعی توانسته فراغت زیادی را پر کند. با وجود گرایش به شبکه‌های اجتماعی همچنان طرفدار پر و پا قرص رسانه‌های دیداری هستند. این نسل برای فرزندانشان بازی‌های کامپیوتری خریده اند، اما خودشان چندان در مصرف آن مداخله نداشته اند.

** دهه ۶۰ و دوگانه واقعی و مجازی

زمانی که دهه ۶۰ متولد شد کشور گرفتار جنگ بود و رسانه همان تلویزیون، نوار کاست، رادیو و روزنامه چاپی. بعد‌ها وقتی گوشی هوشمند دست به دست می‌شود این دهه بین باور‌های سنتی و مدرن نسبت به رسانه معلق می‌ماند تا جایی که بعد‌ها با وجود گرایش به رسانه‌های نوین و حضور در شبکه‌های اجتماعی همچنان نوستالژی روزنامه، فلاپی دیسک و نوار کاست را دارد. این دوگانگی در تصمیم‌های مسئولان نیز دیده می‌شود و زمانی دیش‌ها ممنوع و زمانی آزاد می‌شود.  دهه ۶۰ نه به سبک زندگی رسانه‌های نوین ایمان آورده و نه قادر به کافی دانستن سبک زندگی نسل پیش از خود است.

این دوگانگی موجب شده تا دائماً بین نوستالژی‌ها و مدرنیزه شدن نوسان داشته باشد. با وجود‌اینکه از پلتفرم‌ها استفاده می‌کند، اگر شبکه خانگی فیلم خوبی عرضه کند، مشتری آن است و اگر تلویزیون هم برنامه باب سلیقه‌اش ارائه کند پای آن می‌نشیند. اغلب کتابخوان هستند ومی‌توان گفت پرمصرف‌ترین و پرخورترین نسل رسانه‌ای کشور دهه ۶۰ است و به دلیل روحیه بی‌عیب و نقص خواهی‌اش به اهمیت سواد رسانه‌ای پی برده است. اما عملاً برای دستیابی به آن اقدامی‌صورت نمی‌دهد و چندان باور ندارد که بی‌محابا مصرف می‌کند.

** دهه ۷۰ و مشتریان شبکه خانگی

رسانه‌های بر خط و شبکه خانگی شاید بیش از همه در بین دهه ۷۰ یا نسل Z مشتری خود را می‌بیند. این دهه که در سن جوانی خود به سر می‌برد و عاصی از تمامی رسانه‌ها است شاید بیش از تمامی‌دهه‌های دیگر به زندگی در حال و لذت بردن معتقد است؛ بنابراین بیش از سایر کارکرد‌ها از جمله آموزش رسانه که برای دهه ۶۰ اهمیت داشت، این دهه به دنبال سرگرم شدن و به اصطلاح خودش فان داشتن است. اعتقادی به تلویزیون ندارد و ترجیح می‌دهد به جای رادیو، اسپیکر به دست بگیرد.

حتماً حداقل یک خط گوشی همراه هوشمند دارد و از تمامی‌شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کند. شاید بتوان گفت یکی از گرفتاری‌های این دهه اقتصاد توجه در شبکه‌های اجتماعی است. همان هزینه‌های گزاف برای دیده شدن و نمایش خود در شبکه‌های اجتماعی و لایک و کامنت دریافت کردن. این نسل معتقد است دیگر کسی کتاب و روزنامه نمی‌خواند و معتقد است در روزنامه‌ها هیچ چز مفیدی نوشته نمی‌شود. چندان اعتقادی به سواد رسانه‌ای ندارد چرا که باور دارد که باسواد است و نیازی به آموزش ندارد.

** دهه ۸۰ و بازگشت به آگاهی

متولدان دهه ۸۰ فعالیت پررنگ‌تر و گرایش‌های پیچیده‌تری در رسانه‌های عمومی‌دارند. این نسل که از کودکی برای آرام گرفتن و بازی کردن گوشی به دست گرفته است، در تعارض با نسل‌های پیشین خود است و شاید بتوان گفت حتی بیش از قبلی‌ها به دانش عمیق علاقه‌مند است. بیشتر کتاب می‌خواند و علاقه‌ای به روزنامه‌ها ندارد. رسانه برای او هم جنبه آموزش و هم جنبه سرگرمی را دارد و تمایل دارد که در خلوت خود محتوا‌ها را تجربه و کشف کند. دهه ۸۰ اولین نسلی است که آغاز آموزش آنلاین مدارس و آموزش سواد رسانه‌ای را تجربه کرده و مرتباً تحت تأثیر مباحث تاکیدی آن است.

این در حالی است که عملاً آموزش‌های مورد نیازش را دریافت نمی‌کند. این دهه که باور‌های نسل زد را ادامه داده است زندگی جمعی خود را به صورت فردی در شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کند و چندان به مصرف رسانه‌های جمعی مانند رادیو و تلویزیون علاقه‌مند نیست.

** دهه ۹۰ و بازی کامپیوتری

اما گروهی تحت عنوان کودکان در‌ایران ماهیت هراسناکی در مقابل رسانه به خود گرفته اند. این گروه سنی به دلیل شیوع بیماری کرونا از ممنوعیت به همراه داشتن تلفن همراه رها شدند و درس‌های خود را در شبکه‌های اجتماعی داخلی و خارجی دریافت کردند. راه در رو برای یادگیری به واسطه بی‌نظمی‌تمامی‌برنامه‌های آموزشی بیشتر بود و گوشی به ابزاری که باید در اختیار داشته باشد تبدیل شد. این گروه که تمایلی به رسانه‌های جمعی دیداری و شنیداری ندارد، بیش از نسل‌های پیشین به بازی‌های رایانه‌ای علاقه نشان می‌دهد و والدین نیز هزینه‌های گزافی را برای تأمین آن می‌پردازند تا به بهانه‌های کودک برای بیکاری و سر رفتن حوصله پاسخ دهند.

این نسل حتی به کتاب نیز علاقه چندانی ندارد و نام روزنامه‌ها را نیز به درستی نمی‌شناسند. رادیو گوش نمی‌دهد، کم حوصله است و بیشتر دوست دارد که در صفحه گوشی یا تلویزیون آن دشمن فرضی را بکشد و برای مرحله بعدی بازی امتیاز بگیرد. پارتمان نشی آپارتمان نشینی موجب شده تا نسل کودک به نگرانی والدین تبدیل شود و موضوع اعتیاد مجازی و اعتیاد به بازی مطرح شود. هر چند اهمیت این مقوله برجسته باشد، اما اقدام درخوری برای سوادآموزی کودک در مقابل رسانه صورت نمی‌گیرد و برخی اقدامات کلیشه‌ای نیز نمی‌تواند نظر او را جلب کند.

** قرن جدید و توهم دنیای خیالی رسانه

نه تنها کودکان مجوز پرخوری و بدخوری در رسانه را به دست گرفته اند بلکه نسلی که در حال متولد شدن است بدون هیچ برنامه‌ای در معرض انواع رسانه‌ها است. فناوری‌های رسانه‌ای روز به روز پیچیده‌تر می‌شوند و ابزار‌های جدید وارد بازار می‌شوند و‌این در حالی است که والدین کودکان قرن جدید، خود با دوگانگی و مشکلات متعدد در مصرف رسانه مواجه اند و هنوز سواد رسانه‌ای مقبولی ندارند که به فرزندان خود منتقل کنند.

تصاویر کف دست و کف پا و صورت کودکان قرن جدید در حالی استوری شده و هویت خصوصی آن‌ها در حوزه عمومی‌جامعه به نمایش در می‌آید که هیچ برنامه مشخصی برای تربیت این نسل وجود ندارد. در زمانی که‌این کودکان درحال متولد شدن هستند هنوز فیلترینگ و اظهار نظر‌های مغایر در خصوص بودن یا نبودن رسانه مطرح است.

ریزش مخاطبان در برخی رسانه‌ها و حضور در برخی رسانه‌های دیگر مشاهده می‌شود و خانواده‌ها فرزندان خود را ناخواسته وارد دنیای خیالی رسانه‌ها می‌کنند. کارشناسان گلوی خود را از اهمیت سواد رسانه‌ای خشک و ملتهب از فریاد می‌دانند و مسئولان اهمیتی به ماجرای وارد کردن نسل جدید به دنیای تحت سلطه رسانه نمی‌دهند. فعلاً خبری از همسویی برای خوابیدن این بلوا نیست.

انتهای پیام/

منبع: آنا

کلیدواژه: رسانه نسل جدید رادیو روزنامه تلویزیون اهمیت سواد رسانه ای شبکه های اجتماعی خانواده ها روزنامه ها نوار کاست رسانه ها دهه ۶۰

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۹۱۱۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«وعده صادق»؛ عملیاتی که نباید فراموش شود

شبکه‌های تلویزیونی معاونت برون‌مرزی هم‌زمان با عملیات تنبیهی «وعده صادق» و در همراهی گسترده با پاسخ مقتدرانه کشور عزیزمان ایران به شیطنت‌ها و جنایات رژیم صهیونیستی، وارد جهادی گسترده و البته حرفه‌ای برای نمایش قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه و جهان شدند.

در این نوشتار به معرفی چند برنامه تلویزیونی معاونت برون‌مرزی که به باور اهالی فن، اقبال مخاطبان را به همراه داشته، می‌پردازیم. این برنامه‌ها منتخبی از انبوه تولیدات و فعالیت‌های برنامه‌سازان معاونت برون‌مرزی است که با ساختاری گفت‌وگومحور و با حضور کارشناسان سیاسی و نظامی در استودیو و به صورت اسکایپ، به واکاوی تحولات و بررسی وقایع پرداخته‌اند.

 با «Expose» در پرس تی‌وی؛ واکاوی اخبار و رویداد‌ها

 یکی از دستورکار‌های مهم و محوری شبکه پرس تی‌وی، پرداخت و پوشش دقیق، تحلیلی و رسانه‌ای در رابطه با تحولات و رویداد‌هایی است که جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای غربی و متحدان منطقه‌ای و بین‌المللی آنها، بنابر منافع و اهدافی خاص، چندان تمایلی به پوشش آن ندارند.

در حقیقت، پرس تی‌وی در قالب برنامه‌های گوناگون سعی در واکاوی و موشکافی حقایق و رویداد‌هایی داشته که رسانه‌های غربی به نحوی عامدانه، سعی در مسکوت گذاشتن آن دارند.

در این باره، برنامه Expose از جمله برنامه‌هایی است که با تعریف موضوعات مختلف به‌ویژه در خصوص مسائل مرتبط با ایران، تحولات منطقه غرب آسیا و البته واقعیت‌های جهان غرب (در حوزه مسائل سیاسی- اجتماعی)، آن جنبه‌ای از اخبار و رویداد‌ها را بررسی می‌کند که کمتر از سوی رسانه‌های جریان اصلی غربی مورد توجه قرار می‌گیرد.

در این چارچوب، برنامه با حضور کارشناسان حاضر در استودیو و البته دیگر صاحب‌نظران، در قالب قسمت‌های ۲۰ تا ۲۵ دقیقه‌ای، به واکاوی اخبار و تحولاتی نظیر جنگ غزه، پشت پرده سیاست‌های منطقه‌ای رژیم اشغالگر قدس و دولت آمریکا، معادلات سیاسی و اجتماعی ایران، و مسائل مرتبط با محور مقاومت در منطقه غرب آسیا و دیگر موضوعات می‌پردازد. پوشش رسانه‌ای و تحلیلی برنامه Expose درباره رویداد‌ها و تحولاتی است که جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای غربی و صهیونیستی چندان به آنها نمی‌پردازند و این موضوع سبب شده تا این برنامه همچون برخی دیگر از برنامه‌های شبکه پرس تی‌وی نظیر «فلسطین؛ محرمانه‌زدایی» با واکنش منفی جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای غربی- صهیونیستی مواجه شود.

در برنامه «Expose» به طور خاص اخبار و رویداد‌ها از سه منظر، هدف بررسی قرار می‌گیرند. اول، موضوعات روز و کمتر پرداخته‌شده مطرح می‌شوند؛ دوم، کارشناسان برنامه اقدام به ارائه تحلیل و تفسیر درباره آنها می‌کنند و سوم اینکه خوانش افکار عمومی در شبکه‌های اجتماعی از این رویداد‌ها نیز مورد اشاره قرار می‌گیرد.

در این میان، در قالب موضوعات مختلف برنامه «Expose»، به شیوه‌ها و اهرم‌هایی که جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای غربی و صهیونیستی با تکیه بر آنها سعی در لاپوشانی واقعیت‌ها دارند، اشاره می‌شود.

از این منظر، برنامه «Expose» شبکه پرس تی‌وی را از حیث فلسفه کارکردی باید ورای روایت‌سازی‌های رایج جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای غربی ارزیابی کرد. برنامه‌ای که نه فقط رویداد‌های مهم را هدفِ واکاوی قرار می‌دهد و سعی در افزایش آگاهی عمومی درباره آنها و لایه‌های پنهانشان دارد، بلکه به نحوی ضمنی از ماهیت مغرضانه کنش و فعالیت‌های رسانه‌ای جریان‌های خبری و رسانه‌ای غربی نیز افشاگری می‌کند و در عین حال به سهم خود از این ظرفیت برخوردار است که تا حدی، فشار‌هایی را بر کنش‌ها و اقدامات غیرقانونی بازیگران غربی- صهیونیستی به‌ویژه در قالب معادلات منطقه غرب آسیا وارد کند.

 «العین الاسرائیلیه» و بررسی موشکافانه رسانه‌های رژیم صهیونیستی

برنامه «العین الاسرائیلیه» شبکه العالم مهم‌ترین اخبار رسانه‌های رژیم‌صهیونیستی را قبل و پس از عملیات پیروزمندانه «وعده صادق» مورد تحلیل و ارزیابی قرار می‌دهد. این برنامه با طرح موضوعات مهم پرداخته‌شده در شبکه‌های صهیونیستی، دروغ‌پردازی این رسانه‌ها را افشا و اخبار واقعی را برای مخاطبان خود ارائه می‌کند.

رویکرد این برنامه در افشاگری حقایق حاکم بر رژیم اشغالگر، آن را تبدیل به یکی از برنامه‌های پرطرفدار جهان عرب و شبکه العالم کرده است. حضور شخصیت‌های سیاسی و کارشناسان مجرب در این برنامه و تحلیل و تفسیر اخبار و مواضع کانال‌های خبری صهیونیستی و موضع‌گیری سردمداران این رژیم، از شاخصه‌های این برنامه است که آن را از دیگر برنامه‌ها متمایز می‌کند.

از دیگر ویژگی‌های این برنامه تکیه بر اخبار و موضع‌گیری‌های موثق بوده که همگی یا مستند یا از خود کانال‌های خبری رژیم کودک‌کش پخش شده است، این امر مخاطب را از هر گونه شک و تردید درباره صحت موضوعات مطرح‌شده و مورد بحث در این برنامه دور می‌کند.

همچنین این برنامه با دوری از پرداختن به موضوعات حاشیه‌ای و زرد، تمرکز بر روی اخبار دسته اول و مهم و تحلیل و تفسیر آن توسط میهمانان برنامه، شبه‌بولتنی است که گزیده اخبار روز این رژیم را عرضه می‌کند. انتخاب دقیق میهمانان برنامه و تسلط آنان بر روی موضوعات روز و مورد بحث از دیگر نقاط قوت این برنامه است.

 برنامه گفت‌وگومحور و سیاسی «کمپاس»

برنامه «کمپاس» یکی از برنامه‌های قدیمی و پرمخاطب کانال آذری شبکه سحر است که هم‌زمان با وقایع اخیر و با توجه به همکاری‌های عمیق و گسترده اقتصادی و تجاری میان کشور‌های آذربایجان، رژیم صهیونیستی و ترکیه، با درک درستی از وضع موجود و نیز با توجه به اشتراکات فرهنگی و قومی مردم دو کشور ایران و آذربایجان، به پوشش گسترده اخبار و اطلاعات صحیح می‌پردازد.

پس از حادثه تروریستی حمله به بخش کنسولی جمهوری اسلامی ایران در دمشق توسط رژیم صهیونیستی و لزوم تنبیه این رژیم اشغالگر در بیانات نماز عید فطر رهبر معظم انقلاب اسلامی (مد ظله العالی) در بیست و پنجم فروردین و هم‌زمان با حمله پهپادی و موشکی کشورمان به پایگاه‌ها و مراکز نظامی رژیم صهیونیستی، ویژه برنامه «کمپاس» با پخش ویژه در مدت زمان ۶۰ دقیقه و در شب‌های بعدی با موضوع یادشده بر روی آنتن رفت و به طور کامل ابعاد مختلف این حمله و وقایع بعد از آن را واکاوی کرد.

محور‌های اصلی سلسله برنامه‌های «کمپاس» عبارتند از: انعکاس رسانه‌ای پاسخ موشکی ایران به رژیم‌صهیونیستی؛ تشریح ابعاد نظامی سیاسی، دینی و حقوقی اقدام ایران؛ انعکاس واکنش افکاری عمومی و رسانه‌ها و شخصیت‌های سیاسی؛ تبیین آثار و نتایج و دورنمای اقدام ایران در بعد منطقه‌ای و جهانی؛ تحلیل خط سیر نزولی پرسرعت رژیم‌صهیونیستی در روند رو به اضمحلال و نابودی؛ تشریح واکنش‌های نهاد‌های بین‌المللی و کشور‌های غربی به‌ویژه آمریکا؛ تاکید بر قدرت فراتر ایران در صورت اقدام نابخردانه صهیونیست‌ها در پاسخ به آن؛ تبیین اقدام ایران به عنوان کشور اسلامی و دست زدن به این کار شجاعانه تحت رهبری ولی فقیه و اعتلای عزت اسلامی؛ نقد و تشریح جریان و علل سکوت رسانه‌ای در آذربایجان و تبلیغات رسانه‌ای در ترکیه؛ تبیین پیام‌های این اقدام بر لزوم توجه و تغییر در سیاست‌های کشور‌های همسایه از جهت همکاری با رژیم صهیونیستی؛ انعکاس نظرات و نگرش‌های نخبگان و کارشناسان سیاسی و نظامی منطقه و نیز بازخورد گسترده اقدام ایران در افکار عمومی ملت‌های مسلمان.

برنامه «کمپاس» با بهره‌گیری از کارشناسان مجرب سیاسی و نظامی در استودیو تهران و به صورت اسکایپی از ترکیه، آذریابجان، روسیه و نقاط دیگر جهان، سعی در اقناع مخاطب هدف و بازگویی صادقانه و حقیقی وقایع دارد.

 تبیین مواضع ایران در «القدس لنا» کانال کردی شبکه سحر

از ۱۵ مهر سال ۱۴۰۲ و هم‌زمان با شروع عملیات موفقیت‌آمیز «طوفان‌الأقصی» که با شکست و ناتوانی رژیم صهیونیستی از جنبه امنیتی و دفاعی همراه بود، کانال سحر کردی ویژه‌برنامه زنده «القدس لنا» را تولید کرد. این برنامه با دعوت از برجسته‌ترین کارشناسان سیاسی حوزه داخلی و خارجی کشور به تبیین و بررسی تاریخچه مبارزات مردم فلسطین و جبهه مقاومت، بررسی آخرین رویداد‌های منطقه غزه، آثار و تبعات مبارزات جبهه مقاومت بر منطقه و جهان، شکست‌ها و دلایل ناکامی رژیم صهیونیستی در مبارزه با مردم غزه، نقش حمایتگرانه کشور‌های غربی مانند آمریکا، انگلیس و فرانسه در روند مبارزات علیه مردم بی‌گناه فلسطین و... می‌پردازد.

این برنامه که از پخش هفتگی به دو بار پخش در هفته تغییر یافت، به‌صورت لحظه‌ای و به‌روز، آخرین آمار و اطلاعات را در بخش ابتدایی خود به مخاطبان ارائه می‌کند و با بیان روایت تاریخی از طریق پخش گزیده مستند‌های زبان‌گردانی‌شده، می‌کوشد چارچوب‌بندی مسئله فلسطین و حمایت استکبار از جریان صهیونیسم را به لحاظ تاریخی تا به امروز نشان دهد. تصاویر روز تحولات غزه، نماهنگ‌های مرتبط با فلسطین، گزارش زنده و ارتباط مستقیم با خبرنگاران حاضر در منطقه و تحلیل آخرین اخبار مرتبط با حوزه غزه و فلسطین، از دیگر بخش‌های این برنامه گفت‌وگومحور است.

در این برنامه تلاش‌شده تا با استفاده از مستند‌هایی همچون «۸۰ سال مقاومت»، روایت مستند و مستدل از اشغالگری رژیم صهیونیستی و مقاومت مردم مظلوم فلسطین، حضور و همراهی جبهه مقاومت و در رأس آن جمهوری اسلامی ایران تبیین شود. بخشی از برنامه به کلام و بیانات امامین انقلاب با حوزه فلسطین اختصاص دارد که بر اساس زمان و مناسبت پخش برنامه، احصا و پخش می‌شوند. «القدس لنا» با عملیات افتخارآفرین «وعده صادق»، رویکردی متفاوت به خود گرفت، به‌طوری که بسیاری از وقایع و حوادث این عملیات در ابعاد مختلف سیاسی، امنیتی، نظامی و منطقه‌ای تحلیل می‌شود.

باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری رادیو تلویزیون

دیگر خبرها

  • خبر‌های رسانه - ۱۳ اردیبهشت
  • امیرعبداللهیان: ایرانیان معدودی تحت تاثیر فضاسازی رسانه‌های معاند نگران تردد خود به ایران هستند/ آنها می‌توانند با مراجعه به سامانه پرسمان تردد وزارت خارجه از سفر بدون مشکل خود به کشور مطمئن شوند
  • دروغ؛ رکن اساسی رسانه روباه پیر
  • چهار نکته درباره یک خودکشی خاص در محله امیر اکرم!
  • پوست موز زیر پای بی‌بی‌سی
  • چرا گزارش بی‌بی‌سی درباره نیکا شاکرمی جعلی است؟
  • پشت‌پرده گزارش بی‌بی‌سی درباره مرگ نیکا شاکرمی
  • رسانه عبری از پیشرفت ملموس در سازش ریاض-تل‌آویو خبر داد
  • جنبه طنزپردازی را بالا ببریم
  • «وعده صادق»؛ عملیاتی که نباید فراموش شود